۱۷ اسفند ۱۳۹۳

فمنیسم اف ورد نیست




از من خواسته شده در مورد فمنیسم بنویسم. دقیق تر بگویم. از من خواسته شده بنویسم فمنیسم به نظرم چیست. خب، من ترجیح می دهم نوشته ام را برعکس شروع کنم. بنویسم فمنیسم به نظرم چه چیزهایی نیست و بعد برسم به تعریف فمنیسم یا لااقل آنچه من در دوران تحصیل و کار و زندگی ام در اینجا یاد گرفته ام. 

فمنیسم به معنای تنفر از مردها نیست. 
فمنیست ها لزبین نیستند.
فمینست ها زشت و سبیل دار و ترشیده نیستند. 
فمنیست ها ضدیتی با ازدواج، عاشقی، بچه دار شدن، آشپزی، خانه داری، آرایش کردن، آرایشگاه رفتن، خوش هیکل بودن، خوش لباس بودن، ظرف شستن و رقصیدن با آهنگ های شش و هشتی ندارند. 
همراه داشتن عکس عزیزان اعم از سگ، گربه، لاک پشت، بچه، دوست پسر، دوست دختر، مامان و بابا و برادر و خواهر و غیره در کیف پول مغایرتی با فمنیست بودن ندارد. 
فمنیسم به معنای ناتوانی در داشتن احساسات نیست و مغایرتی با احساساتی شدن و بروز دادن نمودهای احساسی مانند گریه ی زار زار و خنده ی از ته دل ندارد.
برابری حقوق با مردان به این معنی نیست که همه ی فمنیست ها دوست دارند راننده ی ماشین آلات سنگین شوند.
برابری حقوق تنها دغدغه ی فمنیست ها نیست. 
فمنیسم به معنی مقصر دانستن همه ی مردها نیست.
فمنیسم خواهان و به معنای از هم پاشیدن خانواده نیست.
فمنیسم منکر تفاوت های بیولوژیکی بین دو جنس نیست. 
فمنیسم به معنای این نیست که زن ها باید بتوانند روزی هفت دست مردها را بدون هیچ عقوبت قانونی کتک بزنند. 
و در نهایت اینکه فمنیسم به دنبال برتری زن ها بر مردها نیست. 

پس فمنیسم چیست؟ چرا هنوز در قرن بیست و یکم خیلی از ما می گوییم "من فمنیست نیستم ولی به برابری حقوق بین زن و مرد معتقدم..." "من فمنیست نیستم، انسان گرا (humanist) هستم چون فمینسم یعنی ما انسان را به جنسیتش تقلیل می دهیم..." و حرف هایی از این دست. 

مدل فمنیسم من از زمان مهاجرتم خیلی فرق کرده. صیقل خورده. این اتفاق البته یک شبه نیوفتاده. مثال های خیلی زیادی دارم. متاسفانه در همه ی آن ها من از همه ی همکلاسی ها، همکاران و دوست های کانادایی ام مخالف خوان تر، عصبانی تر، قضاوتگر تر و ناپذیراتر بودم. ناپذیرا در مورد دین و انتخاب های مذهبی آدم ها فارغ از جنسیت شان، قضاوت و خشم نسبت به زنی که در حیاط دانشگاه با چادر تردد می کرد، نسبت به زنی که در روز هالووین لباس سکسی پرستارها را می پوشید، نسبت به زنی که انتخاب کرده بود شغل خوبش را رها کند و در خانه بماند با بچه هایش، نسبت به زنی که تصمیم گرفته به جای اینکه از یک سال مرخصی زایمانش استفاده کند بعد از شش ماه برگردد سر کار، نسبت به کسی که عکس پروفایل اورکاتش (بله، آن موقع فیس بوکی در کار نبود) عکس بچه اش بود و نسبت به صد تا چیز دیگر. این ها البته مال روزهای دور است. کم کم یاد گرفتم فمنیسم فقط جنگیدن برای برابری حقوق انسانی زن و مرد نیست. می رسیم به اینکه پس فمنیسسم چیست؟

 یکی از مقاصد فمنیسم جنگیدن برای حق هر زنی است که آنگونه که دلش می خواهد زندگی کند بدون اینکه ساختارهای اجتماعی و قانونی و فرهنگی مانعش شوند. و برای منِ فمنیست پذیرش اینکه هر زنی حق دارد آن طور که دلش می خواهد و انتخابش است زندگی کند.
فمنیسم به چالش کشیدن سیستمی است که هویت زن را با چیز یا چیزهایی از قبیل هیکل، خوشگلی، مادر بودن و... تعریف می کند. 
فمنیسم خواهان رفتار بدون تبعیض بر اساس جنسیت است.  
فمنیسم قبول این واقعیت است که زن ها به صورت تاریخی تحت ظلم بوده اند.
فمنیسم پذیرش این است که در بیشتر مواقع و بیشتر موارد مردها از امتیازات privilege بیشتری نسبت به زنان برخوردارند. (اجتماعی، قانونی، عرفی و فرهنگی، کاری، مالی...)
فمنیسم قبول دارد که در بعضی موارد و مواقع زن ها امتیازات بیشتری نسبت به مردها دارند. 
فمنیسم باور به این است که هر کسی که در اکثریت قرار ندارد نوعی از نابراری را تجربه می کند.
فمنیسم معتقد است مردها، بچه ها و در نهایت کل جامعه از تبعیض نسبت به زنان  آسیب می بینند.  

فمنیسم چیزهای خوب دیگری هم هست ولی اِف ورد نیست. نترسید از قضاوت مردم وقتی می خواهید بگویید فمنیست هستید. دیده ام در فضای مجازی و غیر مجازی که بعضی زن ها با احتیاط این لغت را به کار می برند و سریع موضع شان را مشخص می کنند که فمنیست نیستند. حالا یا در قالب طنز یا خیلی واضح. و البته به به و چه چه دوستان ذکور را هم دیده ام برای همچین مواضعی. و متاسفانه متلک ها و بحث های فرسایشی بدون نتیجه و مسخره بازی ها و لوده گری ها را هم همه دیده ایم وقتی زنی می گوید که فمنیست است. 

اگر از کسانی هستید که می گویید "من فمنیست نیستم ولی به برابری حقوق بین زن و مرد معتقدم..." "من فمنیست نیستم، انسان گرا (humanist) هستم چون فمینسم یعنی ما انسان را به جنسیتش تقلیل می دهیم..." بیشتر بخوانید. کتاب های خوب خیلی زیادی هستند. گاردتان را کمی پایین بیاورید. نفس عمیق بکشید و بخوانید، گوش کنید، بحث کنید نه به قصد قانع کردن بلکه به قصد یاد گرفتن. در مورد موج اول و دوم و سوم فمنیسم بخوانید. در مورد سیاست گذاری های هدفمندی که همیشه سعی کرده اند زنان را کنترل کنند، با در خانه نگه داشتن شان، با کنترل نوع پوشش شان، با محدودیت قائل شدن در تحصیلات و موقعیت های کاری شان و با کنترل بدنشان حالا چه ممنوع کردن سقط جنین باشد چه پیشنهاد انجماد تخمک از طرف شرکت گوگل که زن ها بتوانند بیشتر و بدون دغدغه ی فکری بچه برای گوگل پول بسازند. 

ندیده گرفتن تبعیضی که به صورت تاریخی بر زن ها رفته تحت عنوان انسان گرا بودن و "زن و مرد ندارد، آدم، آدم است" ترسناک است. مثل اینکه چشم مان را به تبعیض و ظلم تاریخی که به سیاه پوستان رفته ببندیم و بگوییم "سیاه و سفید ندارد، انسان، انسان است". همچین نگرشی چشم بستن بر تاریخی است که وضعیت فعلی زن ها (یا سیاه پوستان) را به وضعی درآورده که اکنون می بینیم. اینجا به کسانی که در مورد وضعیت سیاهان چنین موضعی دارند می گویند colour blind

و هیچ وقت، هیچ وقت، هیچ وقت نگویید "خود زن ها بدترند" "از خودمان است که بر خودمان است" "صد رحمت به مردها، رییس زن فلان و بیسار". هیچ وقت، هیچ وقت، هیچ وقت با مقوله ی خشونت خانوادگی و آزار روانی، بدنی، مالی، احساسی شوخی نکنید. این حرف ها، این طرز نگرش جز بی سوادی و کم سوادی تاریخی، اجتماعی، سیاسی شما نشان دهنده ی هیچ چیز نیست. 





search